۸ اردیبهشت ۱۳۸۴

امروز داشتم وبلاگم رو نگاه می کردم بعد تعجب کرده بودم چرا این قدر این وبلاگ پر از نور امیدواری شده

من که همیشه رو حالت تعطیلم چرا رو به ادبیات غنایی نیارم؟
البته بعد به ذهنم رسید جای توجه من به جزییات هم تو این وبلاگ خالیه

وبلاگ هم اسم نداره
که البته از این به بعد میشه سکس زنا از عقب کون لخت جنده پرده دری عفت فحش رکیک


بعد یادم افتاد یه وبلاگ هست به اسم fine line
یعنی چی؟
یعنی یه خط باریک وجود داره که روش خیلی کارای باحال میشه بکنی
البته وبلاگه بی ربط بود
به نظر من یه اتوبانم نمی تونه فضای لازم برای حرکت نویسندش رو تامین کنه

حالا اینا هیچ چی

یه بار به یه دختره (فرشته) گفتم چطوری
اونم گفت اون وسط رو یه خط باریک وایسادم. یه لبخند تو رو می خوام بیفتم طرف خوب ها

منم گفتم چه شود


آقا حالا تنها مساله ای که می مونه اینه که مساله ایمان رو چه جوری با خط باریکمون سازگار کنیم
ایمان چیز خوبیه
هرچی هم کمتر کرده باشی ایمانت بیشتره
البته یه حالت پیشرفته هست که میکنی ایمانتم بیشتر میشه که من هنوز با توجه به سنم درکش نکردم

فرشته میگه راه حل تو درون خودته
منم اینو گفت گفتم یعنی کثافت ریختی رو هم با یکی دیگه
(یه بار که یکی رو داشتم دو در می کردم بهش گفتم فقط خودت می تونی به خودت کمک کنی البته قبلش بهش گفته بودم من با تو به جاهای جدیدی رسیدم)

حالا حفظ ایمان تو اون لبه باریک میشه هنر بشر امروز

اگه ایمان نداشته باشی جات تو سوراخ مستراح س میون کثافات حیوانی
خیلی ها هم که به موسیقی های غربی و مواد مخدر روی آوردن هم همین مسیر اشتباه رو رفتن

مثل the doors
keith jarret
deftones
tool
britney spears
salvador dali (کون کش بوده، یعنی کون میکشیده در واقع)
goerge w. bush
pope benedict xvi
micheal jackson بچه باز
سردار قالیباف (تو یه مصاحبه گفته من متال رو می‌شناسم)

در آخر هم روی ماه همه پسرا رو می بوسم و دخترا رو انگشت می کنم و خدافظ

هیچ نظری موجود نیست: