۲ اردیبهشت ۱۳۸۴

فرشته می گفت حق نداری آدم ها رو طبقه بندی کنی، هر آدمی برای خودش یه طبقه حساب میشه
فرشته می گفت زیادی فکر میکنی
فرشته که مست می شد با مزه میشد
برعکس همه که بند شرتشون شل میشد و هی راست میگفتن دروغ می گفت اونم چه دروغ هایی
فرشته منم مستم
میخوام هم آدم ها رو طبقه بندی کنم
تو بزار به حساب دروغ
آدم ها یا فرشته ان
یا
یا گوسفند ابله وحشی (گاو)


به همین مناسبت میخوام شما رو با بخشی از فلسفه فرشته هم آشنا کنم.

چیز هایی تو این دنیا هست که برای درکشون باید مسیری رو طی کنی
پس نمی توان نتیجه طی این مسیر رو که بر شانه های گذشته و حال و ذره ذره وجود تو قرار دارد را در چند کلمه به دیگران انتقال داد
تنها میتوان سر قضیه را به دست ملت داد تا آنها بقیه اش رو خود ادامه دهند

پس!
وقتی من میگم مصلحت جمعی وجود داره نیا بگو راست میگی ها من که حتی موبایل هم دارم میام به بچه جنوب شهری واکسی که افتخار آمیز خرج خانوادشو در بیاره فکر کنم (دارم درباره قانون های دنیا حرف میزنم اخبار که نمی گم)

وقتی میگم حرف هات بی سر و ته هست بر نگرد بنویس که اصولا ذهن انسان هردنبیل است (من هفده سالم نیست)

بیشتر دقت کن
آفرین

هیچ نظری موجود نیست: