۲۵ فروردین ۱۳۸۴

من وبلاگ می خونم.

آیا ما باید رای دهیم؟
آیا نیک اهنگ کوثر بچه خوبی است؟
آیا حسین درخشان یه جاکش کچل است؟
آیا این شبح آدم مارمولک خطرناکی است؟
آیا صنم ممه شوهر خوبی دارد؟
آیا این زیتون است که وجدان عمومی را نمایندگی میکند؟
آیا زهرا اچ بی دانشجوی کس جنده گندیده ای است؟
آیا آدم جواد تر از پژمان پیدا می‌شود؟
آیا تزاد واقعا پیر مردی خود به تعادل رسیده است؟
آیا امید میلانی تنها بیست سال سن دارد؟
آیا سگ کثیف واقعا کثیف است یا تزادی که بین اسم و درونش است قرار است ما را تحت تاثیر قرار دهد؟
آیا دکتر وی آن طور که می گوید انسانی کامل است؟
آیا کولولو آنچه آرزوی شنیدنش را دارد روزی خواهد شنید؟
آیا بلو و سپهر در نهایت سعی دارند مثل آدم بشینند و زندگی کنند؟
آیا سیلوان به سن قانونی رسده است؟
آیا این آقا خفن است؟
آیا تب باعث می شود آدم این قدر بی مزه بنویسد؟
آیا این خانم واقعا گه اند یا باز هم ما باید توانایی دیدن کودک آسیب پذیر پشت ظاهر کسی را داشته باشیم؟
آیا بالاخره این دخنر موفق شده از این منزل ویران پر بکشد؟
آیا مارمول از حق حشری شدن حمایت میکند؟
آیا آقای بی مغز در واقع بچه مثبت هستند؟
آیا این خانم کتاب زیاد خوانده اند؟
آیا کسی هست که خانم بن بست را بکند؟
آیا کروکدیل پرنده یک ذهن خلاق در یک زندگی بی هیجان است؟
آیا گوش کردن به آهنگ های zombies از لگوماهی انسانی چند بعدی ساخته است؟
آیا این وبلاگهایی که بسته می شوند همه نرم نرم در جاده ای به سوی آینده حرکت میکنند؟
آیا نیلگون تصادفا حرف هایش سر و ته هم دارد؟
آیا مشکل از مصرف زیاد است یا از درد خماری ما که استامینوفن هم بعضا جواب نمی دهد؟
آیا افکار خصوصی یک وبلاگ ایده آل است؟
آیا کاپیتان هادوک را میشود دوست نداشت؟
و آیا زوره که من درباره این دوستم هم نظر بدم؟

یه عالم وبلاگ دیگه هم هست که یادم نمیاد.
رای هم نباید بدیم.

(درست حدس زدی دوست عزیز. این کار رو کردم ویزیتور هام بیشتر شه. آفرین به هوشت)

هیچ نظری موجود نیست: