۴ آبان ۱۳۸۶

من امروز فیلمی دیدم به نام الماس خون. این فبلم رسما اشک من را در آورد. نه به این دلیل که فیلم تاثیر گذاری بود، به این دلیل که فیلم ناخواسته به سختی و تلخی نشان می داد چه در دنیا می گذرد. خود فیلم بسیار کلیشه ای بود. با یک مرد بیبی فیس اما بد ذات که در آخر خوش ذات می شود و یک عدد خانم روزنامه نگار درست کار. البته من هم اگر جای این خانم روزنامه نگار بودم عاشق بد من ماجرا می شدم. اما فیلم موضوع شدیدا درد آوری را (حداقل برای من) انتخاب کرده بود. آفریقا. هالیوود در این فیلم این فرضت را به ملت داده بود که پاپ کورن و اشک هایشان را این بار صرف آفریقا کنند. لطفا اگر می خواهید قیلم اکشن احساساتی درست کنید و در آخر نشان دهید شرکت های بریتانیایی بسیار بد هستند آفریقا را انتخاب نکنید. بی توجهی بسیار بهتر از ریدن به درد و رنج بقیه است.