۴ اسفند ۱۳۸۴

نسبت تعداد asshole های دنیا به آدم های دنیا عددیه بزرگ تر از یک و کوچیک تر از دو.

یا این یکی.

if asshole could fly here were an airport

کلا این مساله asshole داره بیخ پیدا می کنه.

دیروز یکی از بچه ها یه عکس فرستاده از استادای دانشکده
عکسه رو گذاشتم جلوم خیره شدم به استادا
میگم این asshole بود که منو انداخت
این asshole بود که حس تیزی داشت بعد سوال می کردی می پرید تو حرفت و یه چیز دیگه جواب می داد
این asshole بود که معاون وزیر بود
این asshole بود که من ندیدم کار بدی بکنه ولی در هر صورت asshole بود

تو دانشگاه تو کار تو خیابونم هم همین طور

تو جمع رفقا هم

تو اخبار و جرائد هم

تو این وبلاگا هم

the attack of assholes
be prepared for the end of the world

آخه انچوچک ها شما رو چه به سیاه نوشتن
یا آدم باشید مرتب و منظم
یا اگه قاط می زنید افسرگی میگیرید یه جوری ننویسین آدم خندش بگیره

من می گم مرتب باشیم
بحث asshole رو هم موقتا ببندیم بریم سراغ بحث جدیمون.
من می خواستم درباره این complex systems بیشتر بنویسم. مثلا جریان فردریک هایک رو براتون بگم که چه جوری چهل سال پیش از self-organization حرف زده و مثلا اومده مکانیزم بازار رو تو همون سطحی قرار داده که زبان هست و گفته جفتشون کاملا مشابه در دل سیستمون شکل می گیرن و حالا ما کم کم داریم به طور کمی به حرفاش می رسیم. یا اینکه همه کارهای درست و حسابی اقتصاد جدید تر مبناش تحلیل تاثیر رفتار های ساده آدمها تو کل سیستم اقتصادیه و دیگه مزخرفات کلی مثل قدیم ردیف نمی کنن. مثالش نوبل 2002 اقتصاد بود که طرف اومده بود بی ثباتی ای که تو رفتار آدم هاس رو وارد قضیه کرده بود که دیدم این حامد قدوسی یه چیز درباره هایک نوشته منم بی خیال شدم.

اصلا جریان پیدا کردن این هایک خودش جالب بود. من هی در باره complexity مزخرف خوندم و رفتم تو این فروم ها ملق زدم بعد با خودم فک کردم صد در صد این حرفایی که همه میگن یه پایه قوی تئوریک تو اقتصاد داره. یعنی حدس زدم که حتما یه تئوری تو اقتصاد هست که مخالف تمرکز گرایی یه و میگه خصوصیات کلان یه سیستم اقتصادی رو رفتار تک تک اجزاش می سازه. یه کم که گشتم دیدم آره هست! طرفم به خاطرش نوبل برده.
بعد فهمیدم چقد شوتم و احساس کردم همون یارو کوره ام که یه فیل رو گذاشتن جلوش بعد اینم دسش گرفته به شمبول فیله.

آدم اینا رو می خونه بعد میبینه تو این مملکت یه احمقی باز میاد بودجه گاوی متمرکز می بنده با پول نفت تا هر چه بیشتر خار مملکتو بگاد.

البته اینجا باب یه بحثی باز میشه که تئوری های علوم انسانی باید برا استفاده تو ایران بومی بشن و اصولا ما ایرانیا به خاطر حضور با برکت اسلام با بقیه فرق داریم و هایک گه خورده و ما بودجه متمرکز از طرف دولت تزریق میکنیم و به فاشیسم هم نمی رسیم ان شاء الله.

ولی این جملات قصار با مضمون asshole حال میدن. این دو تا که اون بالا نوشتم یکیش مال کاپیتان بود اون یکی رو یادم نیست کجا شنیدم.

چطوره خودمون جمله تولید کنیم که وابسته به کاپیتان و کس دیگه ای هم نباشیم؟

asshole فکر میکرد یه غنچه است که هنوز نشکفته
asshole عاشق بود
asshole شکفت و رایحه عشقش دنیا رو برداشت
asshole!

اینم عکس ضمیمه از یک asshole: