۳ مهر ۱۳۸۹

خبر این مصاحبه آقای اوباما یا بی بی فارسی رو حتما شنیدید.
ایشان در مصاحبه‌شون چیزی گفته‌اند به این مضمون:
"معلوم است که نگران مردم ایران هستم. آنها می خواهند زندگی شان را بکنند. کشورشان قابلیت های زیادی دارد. سوال این است که آیا حکومت ایران می تواند رویکردی متفاوت اتخاذ کند که به جای آسیب رساندن به مردم ایران، به سود آنها باشد؟ در حال حاضر، حکومت ایران چنین رویکردی در پیش نگرفته است. اکنون آنچه دولت ایران گفته، این است که ایستادن در برابر جامعه بین المللی و ادامه دادن یک برنامه پنهان هسته ای، برایش مهم تر از رفاه مردم است."

به نظر من این حرفی که آقای رییس جمهور می‌زنند یک ترجمه بیشتر ندارد. شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت اخلاقی تحریم و احتمالا بعدتر جنگ. با این روش دولت آمریکا می‌خواهد تمامی مسئولیت ناشی ار نتایج تحریم‌ها در گذشته (یک نتیجه مستقیم و ساده‌اش مرگ مردم ایران در سانحه های مختلف هوایی است) و آینده (جنگ احتمالی) را به تنهایی به دوش احمدی‌نژاد و جمهوری اسلامی بیاندازد. راستش من اصلا مطمئن نیستم که این مسئولیت اخلاقی تنها بر عهده‌ی احمدی‌نژاد و خامنه‌ای و دار و دسته باشد. فرض کنید من اعلام کنم هر کس را که به من نزدیک شود با دسته جارو مورد حمله قرار خوهم داد. بعد یک گردن کلفتی یقه یکی از دشمنانش را بگیرد و او را به نزدیکی من پرتاب کند و من با دسته جارو به کله‌ی او بکوبم. آیا در این ماجرا من مسولیت اخلاقی‌ای ندارم و تمامی مسوولیت حمله با دسته جارو با فرد گردن کلفت است؟ اگر پاسخ شما آری است آنگاه جناب رییس جمهور ایالات متحده هم مسوولیتی اخلاقی در برابر آسیبی که به مردم ایران از تحریم‌هایی که او وضع کرده می‌رسد ندارد. به طریق اولی اگر کمی بدبین باشیم باید نتیجه بگیریم اگر جنگی هم در نتیجه سبک‌سری و خباثت احمدی نژاد و سپاه و دار دسته در بگیرد و مردم ایران کشته شوند آمریکایی‌ها مسوول نیستند و مردم ایران باید متوجه شوند که این بمب‌های آمریکایی نیست که آنها را خواهد کشت، بلکه حکومت ایران است.

این حرف آقای اوباما به نظر من خیلی ترسناک می‌آید. و از آن دردآور تر هم این است که گیرنده ایرانیان زیادی به صرف دشمنی با نظام تخماتیک اسلامی متوجه معنی کاملا واضح این حرف نمی‌شود و این برادران ایرانی «اپوزوسیون» آقای اوباما را برای متانتش در قامت یک رییس‌جمهور ستایش می‌کنند. نه این که حکومت ایران خبیت نیست اما این هم نمی‌شود با جارو یزنی وسط کله کسی و دیگری تمام و کمال مسئول آن باشد.

از همه اینها گذشته باور کنید که حس خیلی بدی است. کشور لعنتی‌ات را نکبتی بر داشته که امیدی به تمام شدنش نیست و تو در کشور دیگری زندگی می‌کنی که رسما رییس دولتش مسوولیت اخلاقی در برابر جان مردم کشور تو ندارد. و تو کی هستی؟ هیچ کس. یک دانشجو یک لا قبای در پیت. بعد هم می‌گویند چرا افسرده می‌شوید.