۸ خرداد ۱۳۸۶

امروز پروژه درس humanoid robotics را سمبل نموده و ارائه دادیم
چیزی که می ماند تصمیم گیری برای تزم است و جمع و جور کردن پروژه یک درس دیگر و تکمیل گزارش یک پروژه دیگه

شما جای من بودید مدل سازی و شبیه سازی سیالات turbulent را انتخاب می کردید یا جستجو برای زنجیره های مارکوف و دیگر نشانه های وجود سلسله مراتب در سیستم های دینامیکی را؟

اولی یک شبیه سازی کثیف است که فرایند های تصادفی را برای مدل کردن رفتار ذرات معلق در یک سیال turbulent به کار می برد اما دومی سعی می کند به بیان ریاضی شکل گیری سلسه مراتب و سطوح چندگانه از توصیف در سیستم های دینامیکی پیچیده نزدیک شود

پروژه اول نیاز به اطلاعاتی بیشتر از چیزی که الان می دانم ندارد و تنها باید جون بکنم و مساله را خوب بفهمم. (فکر می کنی مساله را فهمیده ای. یک برنامه می نویسی - چهار ماه کار نمی کند - بعد از چهار تازه شروع می کند کار کردن و بعد نتایج را با خروجی های تحلیلی مدلت مقایسه می کنی) استاد مربوطه هم قول همکاری را برای دکترا داده است. تعداد گروه هایی در دنیا که روی مساله های مشابه کار می کنند زیاد است. استاد از 2003 به این ور هر سال یکی دو تا ژورنال روی این موضوع داشته است. بیشتر جاهایی که استاد ممکن است برای دکترا من را آنجا بفرستد در اروپا هستند. خودش هم ممکن است یک پوزیشن سال بعد داشته باشد. به علاوه در آمریکا هم جاهایی زیادی روی این موضوع کار می کنند. ظاهرا مهارت مدل سازی و شبیه سازی مهارت به درد بخوری است و خیلی ها دوست دارند دانشجوی دکترایی داشته باشند که بتواند مدل سازی، شبیه سازی و آنالیز کند. انتخاب این پروژه عملا باعث می شود من از سیستم های پیچیده بیرون بیایم و وارد فیزیک محاسباتی بشوم.

پروژه دوم جاه طلبانه تر است. نیاز به به تسلط روی فیزیک آماری (که ندارم) و symbolic dynamics و جبر lie دارد. یاد گرفتن همه اینها برای من که لیسانسم مهندسی است زیاد آسان نیست. استاد این پروژه که جوان تر است قولی بابت دکترا به من نداده. بیشتر ارتباط های استاد - که محدود تر هستند - در آمریکا هستند. او روی همین پروژه چند سال پیش در دوره فوق دکترا در Santa Fe کار کرده است و با این حال دو ژورنال در این موضوع بیشتر ندارد. ظاهرا تحقیقات او روی این موضوع بعد از یک وقفه یکی دو ساله دارد نتیجه می دهد و او امید وار است همین روزها ژورنال جدیدی را برای انتشار آماده کند. روی این موضوع جز چند مرکز تحقیقاتی سطح بالا در آمریکا (مانند مرکز سیستم های پیچیده دانشگاه ایلی نویز و Santa Fe) کسی کار نمی کند. اگر مشکلاتی را که ایرانیان برای گرفتن ویزای آمریکا دارند به یاد بیاوریم این محدود بودن گزینه هایم برای دکترا به آمریکا چندان هم خوب نیست. همین یک ماه پیش سفارت آمریکا درخواست من را برای ویزا رد کرد و هنوز جایش درد می‌کند. با همه این حرفها سوالی که این پروژه قصد نزدیک شدن به جوابش دارد سوال مهمی است. یکی از مهم ترین سوال هایی که در مورد سیستم های پیچیده می توان پرسید. (موضوع ساز گار با افراد عشق علم است)

شما جای من بودید چه کار می کردید؟
یکی از دوستان میگوید سکه!
من چیزی نمی گویم
خسته شدم
دلم می خواهد زن بگیرم

starcraft 2 هم دارد می آید.

۳ نظر:

ناشناس گفت...

یه مسئله‌ای هست
ما به استادِ عزیزمون می‌گیم دکتر
من علاقه‌ی خاصی ندارم که مثلاْ بقیه‌ی عمرم رو بایوانفورماتیک کون بدم
آقایِ دکتر می‌گن که شما در طولِ زندگی‌تون
شونصدبار فیلدِ کاری‌تون رو عوض می‌کنین و کیر‌تون نباشه که الآن دارین بایو ورمی‌دارین و دکترا هم بایو می‌رین
مثلاْ من که الآن دارم بایو کار می‌کنم، قبلاْ یه غلطِ دیگه‌ای می‌کردم

خانومِ آقایِ دکتر معتقدن که اگه می‌خوای پیپر بدی، به‌تره تزِ فوقتو رو یه چیزی نگیری که مجبور شی براش کلی مطلب بخونی
می‌گه خودم که یه هم‌چین کاری کردم مثِ سگ پشیمون‌م، جون ته‌ش یه سال طول کشید تا بفهمم موضوع چی‌ه و وقتِ تز تموم شد و مجبور شدم همون رو سر وته‌ش رو هم بیارم و کارِ جدید نتونستم بکنم
الآن هم کلاْ فیلدِ دکتراش یه چیز دیگه است و اصلاْ عنوانِ تزش هم یادش نبود [کس‌مغز!]

اگه برم تو خطِ بایو، شونصد جا هستن که بایو کار می‌کنن و دکترا برا فرنگ رله است [حداقل به ما که این‌جوری می‌گن]
دیگه روم نشد از استادمون بپرسم که اگه تز رو تولید درخت بگیرم، آیا هیچ خری ما رو به عنوانِ دانشجو دکترا می‌گیره یا نه (آخه تزِ دکترایِ خودش تولید درخت بود)

من دل‌م می‌خواد یه کاری کنم که دوس دارم
مثلاْ یه کس‌شعری تو نظریه‌محاسبات
منتها اونقدی چیزی بارم نیست و کون‌م پاره‌س اگه بخوام بخونم، مخصوصاْ منِ کون‌گشاد
فیلدش هم انقد قدیمی هست که من گه بخورم توش به چیزِ جدیدی برسم که بخوام پیپر بدم
ته‌ش هم نمی‌دونم کدوم گوری ممکن‌ه بشه رفت برا دکترا
(همین که نمی‌دونم کجا می‌شه رفت برا دکترا، نشون می‌ده چه‌قد گشادم که حتی یه سرج نزدم هنوز)

منِ گشاد، ته‌ش یا یه دی‌ان‌ای کامپیوتینگ می‌گیرم، یا یه کس‌شعری تو بایو، که هم بشه یه پیپری ازش در آورد، هم این‌که اون‌قدی خوندن نمی‌خواد. بعد هم احتمالاْ می‌ریم مشغول به ساک زدن می‌شیم که یکی ما رو برا دکترا بگیره

(اسمِ کامنت رو هم می‌شه گذاشت دردِ دل‌هایِ یک دانش‌جویِ کون‌گشادِ سالِ یکِ فوق که وقتِ انتخابِ تزش شده)

malasema گفت...

avali, gozasht zamani ke emam ali boland mishod migoft man hazeram bahash bejangam o payambar migoft : to na , ta inke bare 3om ghabul kone o unam piruz she
tazegi ha mo'jeze kamtar shode o pc ha o sharayet khoob pishbini mikonan!

ya man alan kheili halam gereftas

zan begir, bebusesh, besh bego asheghetam, vali naza befahme goone hat milarze, beza fek kone kheili mardi

ناشناس گفت...

man ke on ghesmataye avalo khondam kamelan ama hichi nafahmidam.akhe ye daneshjoye mashrooteye terme 4e fizik chi az in harfa mifahme!
manam kheili delam zan mikhad ama heif ke nemishe.shohar bodan kheili keif mide! :-<