۴ خرداد ۱۳۸۵

به عنوان یک دانشجو وظیفه خود می دانم که درباره نا آرامی های اخیر دانشگاه های تهران چیزی بنویسم.

زمانی که خاتمی سخن از آزادی می زد عده ای از اردوگاه سنت به او اعتراض کردند که او و طرفدارانش آزادی جنسی می خواهند. این تهمت آشکار آنان با پاسخ قاطع اردوگاه اصلاح طلبان رو به رو شد که بر لزوم آزادی فرهنگی سیاسی و اجتماعی تاکید می کرد.
اما واقعیت چیز دیگری بود، طرفداران خاتمی، همان ها که در دانشگاه برایش هورا می‌کشیدند، آزادی جنسی می خواستند.

عده ای از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه پلی تکنیک تهران کارشان به بیمارستان کشیده است. ظاهرا برای آنها که گاها فرزند شهید نیز هستند این اتهام بسیج این دانشگاه که انجمن اسلامی جای کسانی است که به خدا هیچ اعتقادی ندارند بسیار سنگین است و سبب غش و ضعف چند تایی از آنها شده است.
اما باز هم واقعیت چیز دیگری است، آدم های بی دین خیلی زیاد شده اند، چند تاییشان هم که گاها خنگ و بی دست پا بودند، فکر کرده اند بروند انجمن تا بعدا چه بشود.

حالا ما اگر رفقای من می مانند تحصن دلیلش اعتراض مدنی نیست.
می خواهند ببینند دختری که شکل وزغ است موقع سکس جای آه و اوه غور غور می کند یا اینکه دعوا می شود و همه چیز به فاک می رود؟

هیچ نظری موجود نیست: