۲۳ فروردین ۱۳۸۸

یک مشکلی که من در اینجا دارم بی مزه بودن میوه ها و صیفی جات است. تا به حال فکر می کردم قضیه بر می گردد به این که برای خرید میوه و سبزیجات organic پول ندارم. organic به مواد غذایی ای می گویند که در تهیه شان از مواد غیر طبیعی تا حد امکان استفاده نشده و در نتیجه کیفیت و مزه (و البته قیمت!) خیلی بهتری دارند. اما دیروز که بعد مدت ها نا پرهیزی کردم و به سه برابر قیمت جای توت فرنگی معمولی توت فرنگی organic خریدم شک کردم نکند مشکل از جای دیگری باشد. من انتظار داشتم توت فرنگی های همان عطر و مزه ی توت فرنگی های باغ مادر بزرگم در بچگی ام را بدهند اما نمی دادند. شاید من دیگر مزه ها را حس نمی کنم. نه فقط مزه ها بلکه خیلی چیز های دیگر را.

اگر هم می خواهید فیلمی در این باره ببینید فیلم مرد مشکل دار محصول نروژ را ببینید.
من بعد چند سالی فرنگ نشینی می خواهم کمی زبان انگلیسی به هموطنان عزیزم بیاموزم. می دانم که همه فرزندان کورش تشنه ی آموختن هستند.

با آموزش چند لغت شروع می کنیم:

cluster-fuck
حتما شما کلمه افسانه ای فاک را به کار برده اید اما کلاستر فاک با فاک فرق می کند. ریشه لغوی این کلمه به cluster-bomb بر می گردد که همان بمب خوشه ای مهربان خودمان است. همان طور که بمب خوشه ای به صورت چند گانه عمل می کند cluster-fuck به فاکی گفته می شود که به صورت چند گانه و از چندین جهت و همه جانبه بر روی شما عمل می نماید.
مثال
من پس از بررسی دقیق زندگی ام:
what a cluster fuck!

iraq
این کلمه را من من باب طعنه در گفتگو هایم با این تکزاسی های محافظه کاری که تصادفا سر از تحصیلات تکمیلی در آورده اند استفاده می کنم. منظورم هم البته کشور بغلیمان نیست. iraq هم اکنون در زبان انگلیسی به عنوان یک فعل استفاده می شود و کاربردش در هنگامی است که گندی اساسی در کاری بالا می آوریم و آن را به فاک فنا می دهیم.
مثال
i'm iraqing my relationship. she's going to pick that guy with porn mustache over me.

(porn mustache : نوعی سبیل که در فیلم های پورن دهه هفتاد محبوب بوده و سبمل باریک بینی و شناخت عمیق ار روحیات زنان است)