مهاجرت به راحتی ممکن است آدم رو کله پوک کند. چطوری؟ یک مثال می زنم. ایرانی جماعت در خارج از ایران فرق نمی کند کجا باشد باید حتما شب یلدا و سال نو و اخیرا هم هالوین یه مهمانی بگیرند و در آن غزل حافظ بخوانند و اهل دلی سازی بنوازد و آقایون در کف با هم رقص سبیل بنمایند. قضیه هم خیلی جدی است و تعطیلی بردار نبست. حالا این را بگذارید کنار مثلا خواهر من در ایران. وقتی از خواهرم پرسیدم که شب یلدا را چه کار کرده خیلی بی خیال جواب داد حسش نبود هیچ جا نرفته. یعنی اصلا برایش مهم نبود که برود یا نه. می فهمید جریان رو؟ این ایرانی که اینجا هست نظر به اینکه هویتش روی هوا است مجبور می‌شود مدام روی مولفه‌های ایرانی اش ناکید کند تا کمتر احساس پوچی بکند اما ایرانی در ایران در آن هویت کذایی تا گلو فرو رفته و اصلا علاقه ندارد حالا بیاید و برجسته اش کند. معمولا هم وقتی میایی روی این ایرانی بودنت تکیه کنی معمولا می روی سراغ جنبه های دم دستی و متواتر فرهنگ ایرانی. همین که قرمه سبزیت را بخوری و سفره هفت سینت را بچینی و خبرهای جنبش سبز را بخوانی خوشجالی. البته بیشتر از این هم از تو بر نمی آید. در ننیجه تویی که اگر در ایران بودی صد سال هم سراغ این مقولات نمی‌رفتی و کاملا به دور از مرکز در لاک خودت چرا می‌کردی ناگهان حودت را در مرکز میراث بالنده ایرانی پیدا میکنی. تعارف که نداریم. من اگه ایران بودم الان آن وسط در حال کتک خوردن بودم و مدام با این آن در باره ماهیت سبز جنبش بحث نمی کردم جایش به ریش بسیجی ای که لختش کردند می‌خندیدم.
حالا چه جوری کله پوک می شوی؟ برادر اگر یک چیز در شما باشد که به شما کمی عمق بدهد دوری از مرکز است. آن آدمی که در مرکز و متوسط است قاعدتا متوسط هم فکر می‌کند. در مرکز میراث پر افتخار ایرانی بودن ضرر دارد. اصولا در مرکز هر چیزی بودن ضرر دارد. هر روز بالاترین رو خوندن و بحث کردن با این و آن برای انسان خوب نیست. نفرمایید در ابران دارد انقلاب می شود و به ما در بالاترین نیاز است. نه برادر خبرها را بخوان بعد برو رد زندگیت. شما باید یک وقت هایی تنها بشینی و به ابتکارخودت در تنهایی ات دنیای مزخرف و کج و کوله ات را بسازی. والا می‌شوی مثل این ایرانی های قدیمی آمریکا که اکثرا در زمان توقف کرده اند و تاریخ مصرف مغز همه شان گذشته.
حالا چه جوری کله پوک می شوی؟ برادر اگر یک چیز در شما باشد که به شما کمی عمق بدهد دوری از مرکز است. آن آدمی که در مرکز و متوسط است قاعدتا متوسط هم فکر می‌کند. در مرکز میراث پر افتخار ایرانی بودن ضرر دارد. اصولا در مرکز هر چیزی بودن ضرر دارد. هر روز بالاترین رو خوندن و بحث کردن با این و آن برای انسان خوب نیست. نفرمایید در ابران دارد انقلاب می شود و به ما در بالاترین نیاز است. نه برادر خبرها را بخوان بعد برو رد زندگیت. شما باید یک وقت هایی تنها بشینی و به ابتکارخودت در تنهایی ات دنیای مزخرف و کج و کوله ات را بسازی. والا می‌شوی مثل این ایرانی های قدیمی آمریکا که اکثرا در زمان توقف کرده اند و تاریخ مصرف مغز همه شان گذشته.
۶ نظر:
agha man az parishab be shedat tahte taCr inja gharar gereftam, fek konam archieveo ye 7,8 bari khundam:D
jalebe, bekhusus siamak:X
فقط بدي وبلاگت اينه كه سالي يه بار آپ ميكني
برادر اگر یک چیز در شما باشد که به شما کمی عمق بدهد دوری از مرکز است.
آفرین
خيلي اتفاقي بلاگتان را پيدا كردم،توي وب گردي هايي كه عادت ما جوانهاي ايراني شده كه همه ي دار و ندارمان همين وب نوشت هاي اينترنتي است كه اگر ذهنمان از آنها خالي شود زندگي مان رنگ پوچي ميگيرد.به هر رو خواستم تشكر كنم از نقد دوست داشتني تان
سلام وبلاگتون خوندم و میخوام ادم نباید از زندگی نازاضی باشه من یه دختر ایرونی هستم و به دین و ایمان اعتقاد کاملا دارم مثل بعضی از دختر ها نیستم که شب با دوست پسراشون برن بیرون تو پارتی ها برن چون یه دختر ایرونی باید الگوش حضرت فاطمه(ص) باشه نه غربی ها که متاسفانه تو ایران از غربی ها پیروی می کنن شاید از حرفهام الان بخندی اما اعتقادم به این هاست همیشه دلت با خدا باشه تا خدا هم نگات کن
یه سوال بپرسم
میدونم ازم میخندی
اما عیب نداره بخند
راست میگن که اونایی که میرن اون بر اب نماز یادشون میره خدا یادشون میره ای خاک تو سرشون کنن که پاشونو از ایران گذاشتن همه چی یادشون میرن ببخشیدا زیاد حرف زدم امشب دلم خیلی پر بود داشتم روی یه پروژه پارتی کار میکردم اعصابم از این دختر و پسرهای ایرانی گرفت امام علی و حضرت فاطمه و امام حسین برای دین جنگیدن
پهلوی حضرت فاطمه شکست بچه اشو از دست داد برای کی
اینم ادرس وبلاگم خوشحال میشم بهم سر بزنی
del-sokhte-h-f.blogfa.com
ارسال یک نظر