۱۵ آذر ۱۳۸۶

با اینکه سرم خیلی شلوغه یک وقایع اتفاقیه از دیروز می نویسم
دیروز فرانک ویلچک برنده نوبل فیزیک دو هزار و چهار و استاد MIT اومده بود دانشکده ما. این بشر خیلی آدم جالبیه. با اینکه نوبل رو بخاطر کارش روی نظریه کوانتوم کروموداینامیک برده همه جور کاری در فیزیک کرده. از فیزیک ماده چگال بگیر تا اختر فیزیک. به قولی یکی از تاثیر گذار ترین فیزیکدان‌های نسل خودش هست.
دیروز دو تا سخنرانی کرد
سخنرانی اولش که مخاطبش بیشتر فیزیک دان ها بود و من زیاد چیزی ازش نفهمیدم در باره ابر رسانایی القا شده در گرافین بود. گرافین یک ورقه دو بعدی از کربن هست و به خاطر رسانایی خیلی بالایی که می تونه داشته باشه الان خیلی مورد توجه هست. خیلی ها می گن گرافین یا نوع لوله شده اون کربن نانو تیوب جانشین آینده مس در مدارهای نانو الکترونیک هست. گرافین می تونه در حالت عادی فلزی و یا نیمه رسانا باشه که این به تعداد اتم ها در ورقه بستگی داره. در حالت عادی گرافین خواص ابر رسانایی نداره اما با اتصال گرافین به یه ابر رسانای دیگه می شه در اون ابر رسانایی رو القا کرد. این نوع ابررسانا به دلیل تقارن های جالبی که گرافین داره توجه ویلچک رو جلب کرده و ویلچک و گروهش نشون داده بودن که میشه وجود مود های با انرژی نزدیک به صفر (یا در واقع جریان های چرخشی در سطح ابررسانا که می شه باهاشون هزار جور بازی جالب کرد) این ابر رسانا رو با کمک ریاضیات جالبی تضمین کرد. نوع ریاضیات قضیه که صفرهای یک اپراتور دیفرانسیلی رو در حضور اطلاعات توپولوژیک (همون آرایش فضایی اتم های کربن در گرافین) از سیستم به ما میده خیلی شباهت به مسایل مطرح در تئوری های میدان کوانتومی داره و جالبی قضیه هم همین جاست. در یک بخش از فیزیک ماده چگال یک اسباب بازی کشف کردیم که ریاضیات حاکم برش خیلی نزدیک هست به سلیقه فیزیکدان هایی که روی یک زمینه دیگر کار می کنند.
در واقع نکته اخلاقی این سخن رانی برای من این بود که اگر از یک شاخه به آن یکی هم می‌پرید با دید پرش کنید و سراغ یک چیزی بروید که مکملی بر فعالیت های قبلی تان باشد نه اینکه هیچ ربطی نداشته باشد.

سخن رانی دوم مخاطبش عام بود و در اون ویلچک با زبون ساده و قبل فهم و بسیار جذاب برای ملت توضیح داد که جرم چیه و چه جوری می شه بر اساس مفاهیم پایه ای تر وجودش رو توضیح داد. من بیشتر سخن رانی دوم رو فهمیدم و اگه بخوام دربارش بنویسم بر عکس بالایی که یک پارا گراف شد مثنوی میشود. الان هم که یکم تو اینترنت چرخیدم دیدم ویدئو یه سخنرانی مشابه از اون به اضافه یه مقاله به زبون ساده در این باره رو اینترنت هست. ویدئوی این سخنرانی رو ببینید و لذت ببرید.
ویدئو سخنرانی
یک نوشته به قلم خود ویلچک در این باره

یک نکته اخلاقی این سخنرانی هم این بود یک همبستگی بین توانایی شما برای توضیح ساده و روان یک قضیه و درک شما از اون قضیه وجود داره. هنر این نیست که جوری حرف بزنید کسی نفهمه. هنر اینه که در عین اینکه دقیق صحبت می کنید جوری حرف بزنید که مادر بزرگ شما هم بفهمه.

۳ نظر:

ناشناس گفت...

سلام. جالب بود
!آقا ذکر منبع یادتون نره
از اینشتاین نقل می کنند که گفته است: فیزیکدانی که نمی تواند تئوری هایش را برای مادربزرگش توضیح بدهد، احتمالا خودش هم آن ها را نفهمیده است

مانی ب

ناشناس گفت...

سلام 9133. از دیده ها و شنیده هاتون هم خوب می نویسید. ادامه بدین لطفا
ً
از وبلاگ یه مشت یادداشت

ناشناس گفت...

سلام
ممنون از نوشته های خوبتون. من داشتم راجع به گرافین جستجو می کردم که ببینم مطالبی به زبان فارسی هست یا نه که با وبلاگتون آشنا شدم.من در حال حاضر تو ملبورن روی این ماده کار می کنم .
ما هم تلاش می کنیم که بتونیم رفتار و خصوصیات نانو لایه های گرافینی رو به صورت مجزا و بعد در ادوات استفاده کنیم . ایده هایی هم خودم دارم و اوون اینه که سنسورهایی رو بسازیم که با گرافین و نانوتیوب های منفرد باشه .باز هم ممنون

علی معافی