من می خوام تغییراتی تو این بلاگ بدم
از این به بعد می خوام کمتر شخصی بنویسم و بیشتر علمی تخیلی
من روزانه متأثر از چیزهایی که می خونم مقدار زیادی افکار بی سر و ته دارم که بخش بزرگیش چون جایی ثبت نمی شه بعد یه مدت یادم میره
تصمیم من اینه به جای مطالب سیاه خسته ای که می نوشتم کمی از این نوع افکار روزانه ام رو اینجا ثبت کنم تا هم نموداری از طرز تفکر خودم باشه و هم کسایی که دوست دارن یه برداشت شخصی از دنیای بیرون به خصوص دنیای علم رو به فارسی بخونن به خواسته شون برسن. سعی می کنم بیشتر سراغ موضوعاتی برم که به میزان حداقلی ازشون سر در میارم و البته برام جالبن. احتمالا موضوعات اصلی سیستم های پیچیده، فیزیک، بیولوژی و تکامل، ریاضیات کاربردی و البته تاریخه (این تاریخ یه داستانی داره که بعد باید براتون بنویسم).
تو نوشتن این مطالب سعی من این خواهد بود که از روش مرسوم ترجمه و جمع آوری بی هدف استفاده نکنم و امید وارم این مطالب به مرور یک پازل بزرگ رو تکمیل کنند. البته بدیهیه که چون من یک دانشجوی ساده ام و دانسته هام خیلی محدوده با تقریب خوبی کل جریان پازل مزخرف محض هست اما حداقل نوشتنش من رو برای مدتی می گزاره سر کار و سر کار بودن برای یک جوان بی کار خیلی چیز مفیدی هست.
من با اینکه خیلی وقت بود این فکر رو داشتم برای شروع کار دو دل بودم. مشکل اصلیم هم زبان بود. مونده بودم این نوشته ها به فارسی باشن یا انگلیسی. نوشتن به انگلیسی بک مقدار راحت تره. درسته که تسلط من رو زبون فارسی خیلی بیشتره اما واقعا دقیق نوشتن به فارسی سخته. یه حسن دیگه انگیسی نوشتن هم مخاطب بیشتر و جالب تره. با همه این حرفا چون من از نوشتن به فارسی لذت می برم بالاخره خودم رو قانع کردم به فارسی بنویسم. مشکل بعدی هم گشادیه. از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون که من واقعا تنبلم. بیشتر کارهایی که شروع می کنم هیچ وقت تموم نمی شن. امید وارم این یکی که از نظر خودم یکم زیادی بلند پروازانه هست از اونا نباشه.
خوانندگانی هم که مطلب سیاه خسته طنز آلود دوست دارن می تونن برن آرشیو این وبلاگ رو بخونن. مثلا می تا اکتبر 2005. فعلا وضع روحیه و اعصابم جوری نیست که چیز هایی مثل اون دوره بنویسم. به علاوه کلی وبلاگ سیاه خفن هم اومده که آدم می تونه بخونه و عبرت بگیره (که مثل اونها نشه).
فعلا باید برم دنبال بد بختی و دانشگاه.
اولین مطلب رو از دانشگاه که بر گشتم می نویسم.
این طوری یکم هم فرصت دارم که فکر کنم و یه موضوع جالب برای شروع انتخاب کنم.
از این به بعد می خوام کمتر شخصی بنویسم و بیشتر علمی تخیلی
من روزانه متأثر از چیزهایی که می خونم مقدار زیادی افکار بی سر و ته دارم که بخش بزرگیش چون جایی ثبت نمی شه بعد یه مدت یادم میره
تصمیم من اینه به جای مطالب سیاه خسته ای که می نوشتم کمی از این نوع افکار روزانه ام رو اینجا ثبت کنم تا هم نموداری از طرز تفکر خودم باشه و هم کسایی که دوست دارن یه برداشت شخصی از دنیای بیرون به خصوص دنیای علم رو به فارسی بخونن به خواسته شون برسن. سعی می کنم بیشتر سراغ موضوعاتی برم که به میزان حداقلی ازشون سر در میارم و البته برام جالبن. احتمالا موضوعات اصلی سیستم های پیچیده، فیزیک، بیولوژی و تکامل، ریاضیات کاربردی و البته تاریخه (این تاریخ یه داستانی داره که بعد باید براتون بنویسم).
تو نوشتن این مطالب سعی من این خواهد بود که از روش مرسوم ترجمه و جمع آوری بی هدف استفاده نکنم و امید وارم این مطالب به مرور یک پازل بزرگ رو تکمیل کنند. البته بدیهیه که چون من یک دانشجوی ساده ام و دانسته هام خیلی محدوده با تقریب خوبی کل جریان پازل مزخرف محض هست اما حداقل نوشتنش من رو برای مدتی می گزاره سر کار و سر کار بودن برای یک جوان بی کار خیلی چیز مفیدی هست.
من با اینکه خیلی وقت بود این فکر رو داشتم برای شروع کار دو دل بودم. مشکل اصلیم هم زبان بود. مونده بودم این نوشته ها به فارسی باشن یا انگلیسی. نوشتن به انگلیسی بک مقدار راحت تره. درسته که تسلط من رو زبون فارسی خیلی بیشتره اما واقعا دقیق نوشتن به فارسی سخته. یه حسن دیگه انگیسی نوشتن هم مخاطب بیشتر و جالب تره. با همه این حرفا چون من از نوشتن به فارسی لذت می برم بالاخره خودم رو قانع کردم به فارسی بنویسم. مشکل بعدی هم گشادیه. از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون که من واقعا تنبلم. بیشتر کارهایی که شروع می کنم هیچ وقت تموم نمی شن. امید وارم این یکی که از نظر خودم یکم زیادی بلند پروازانه هست از اونا نباشه.
خوانندگانی هم که مطلب سیاه خسته طنز آلود دوست دارن می تونن برن آرشیو این وبلاگ رو بخونن. مثلا می تا اکتبر 2005. فعلا وضع روحیه و اعصابم جوری نیست که چیز هایی مثل اون دوره بنویسم. به علاوه کلی وبلاگ سیاه خفن هم اومده که آدم می تونه بخونه و عبرت بگیره (که مثل اونها نشه).
فعلا باید برم دنبال بد بختی و دانشگاه.
اولین مطلب رو از دانشگاه که بر گشتم می نویسم.
این طوری یکم هم فرصت دارم که فکر کنم و یه موضوع جالب برای شروع انتخاب کنم.
۶ نظر:
تشويق ميشود؛ حتما همينطوري که گفتي بنويس! منم زياد دلم ميخواد اينجوري بنويسم اما زياد ميشه که نميشه! با آروزي موفقيت شدن!
راجع به تکامل بنویسید که من خیلی دوست می دارم.
تا بوده وبلاگاي سياه و مزخرف بودن! اومده چيه؟؟
بنويس... يه چيز جديد بنويس ببينم چه گلي به سرتوئه... كه هنوز بهت اميد داريم.
منه جوونه اين مملكت...
خوبه، داری بزرگ می شی انگار
به قول این بابا با آرزوی موفقیت شدن
"Long Distance Calling" گوش بده
ارسال یک نظر