۱۶ آذر ۱۳۸۴

م. کار میکنه
ب. هم که رفت
ک. فوق قبول شده
م. بعدی رو اخراجش میکنن قریب الوقوع
پ. آستاراس
م. ج. واسه فوق میخونه
ع. آدم جو گیری یه و البته اونم میخواد بره
ع. رفت و ما رو تنها گذاشت
ش. شاید ترشید. شایدم نه
ک. مادر قحبه نه خدافظی کرد نه کمکی
ه. رفت انگلیس
ب. موهای قشنگی داره
ک. رو ازش خبر ندارم
م. هم راحت تره منو نبینه
م. ترم خوبی رو داره میگذرونه
ا. قراره پول پارو کنه
ف. تو همون انگلیس یه پا در هواس نه بر میگرده نه کاری میکنه اونجا. فقط مدام از کاراییب صحبت میکنه
م. یه فیلم ساخته بود دیدم انم گرفت
ر. میگه دوست پسر غیرتی ای داره
ح. نتونس ویزا بگیره واسه همین رفت کانادا
م. متوجه شد که من تحمل برتری هاشو ندارم و از دانشگاه انصراف داد
ج. با جدیت برای فوق داره کار میکنه
م. میخواد انصراف بده. دیده شده مسافر کشی هم میکنه
ن. غافلگیرم کرد

هیچ کدوم هم ایدز نگرفتن
از عمل نمردن
تصادف نکردن
ازدواج نکردن
بی معرفتی گنده ای هم در حق من نکردن
یه سری آدم معمولی
از کنار هم فقط رد شدیم

احساس تنهایی میکنم